سلام
يادشون گرامي
گاهگاهي به نگاهي دل ما را درياب جان به لب آمده از درد ، خدا را درياباگر از دولت وصل تو مرا نيست نصيبگاهگاهي به نگاهي دل ما را درياببه اميدي به سركوي تو روي آورديمشهريارا به در خويش گدا را دريابراه باريك و بسي پر خطر و تاريك استسببي ساز و درين مهلكه ما را دريابكاروان رفت و و من از همسفران دورم دورمن از قافله شوق جدا را دريابسوي پروانه نظر كن كه دعاگوي تو بادگنه آلود خود را به مدارا درياب اللهم عجل لوليک الفرج