الهي و ربي ومن لي غيرك...
براي خدا
چشم که به دنيا گشودم: روي ماه تو را ديدم و حضورت را که مرا در برگرفته به من لبخند زدي و تولدم را تبريک گفتي .
خداي خوبم ، زندگي را به عشق با تو بودن و در سايه نگاه پر مهرت زيستن ، آغاز کردم ...
امروز دستي بر سرم بکش تا بهتر از ديروز بينديشم و دستي هم بر دلم ، تا عاشق ترت شوم و با اين عشق عروج يابم و به تو رسم .
معبود من :
دستم را بگير تا از جنگل جهل ، از کوير آتشين نفس بگذرم. فانوس رهم باش تا از درياي طوفاني دنيا به سلامت عبور کنم . مراقبم باش ، مشغول غير نشوم ، در هجرت نسوزم .
خدايا:
ماه من باش تا از تاريکي هاي ترديد بگذرم و بيراهه اي نپويم. مددم ده تا مانند رود از موانع دشوار زندگي بگذرم و به درياي وجودت برسم . دستم را بگير اي مهربان تا از هر آنچه که مرا از تو دور مي سازد دور شوم .
پروردگار مهربانم مارا به عشق عميق و مدامت مبتلا کن .
تا به تو برسيم ... بيشتر از همه هستي دوستت دارم و تا بي نهايت زمان پروانه ات خواهم ماند ...
با تو که هستم ، با مني و من هميشه موفق و پيروزم . فقط ازت مي خوام كه كمكم كني مهربونم...